خشونت در نفس عمل صرفا ابزاری است برای اِعمال حقانیت .در جامعه ای که "تکثر آرا" به عنوان یک اصل توسط عامه ی مردم پذیرفته شده است، دستیابی به قدرت (چه از لحاظ موقعیت های سیاسی و چه از لحاظ موقعیت های اجتماعی) صرفا از طریق خشونت میسر خواهد بود. حال این خشونت در عرصه ی تعاملات (تقابلات) فیزیکی رخ دهد و یا در عرصه های زبانی و نظام های بیانی که خود شامل تحرکات فیزیکی نیز باشد
اگر در همان جامعه اِعمال خشونت جزو اَعمال قبیح در روابط اجتماعی محسوب شود، اقدامات فیزیکی مربوطه به در مقابل جیره به افرادی از طبقات پایین تر محول می شود و در صورتی که سفارش دهنده خود حکومت باشد، طبقه ی درگیر را اصطلاحا طبقه ی حامل می توان نامید
خشونت در جامعه ای که عامه ی مردم صاحبان قدرت را محق بر جایگاه خود(صاحب قدرت) بدانند دیگر معنی نخواهد داشت و در نتیجه عامه ی مردم از خشونت برای اِعمال حقانیت حاکم خود بر علیه معدود دشمنان داخلی و یا خارجی استفاده می کنند
در این حالت دشمن دو راه بیشتر ندارد: یا رودرو بجنگد و یا سربازان حاکم را بفریبد. در هر دو صورت او باید از دور بر اوضاع کنترل داشته باشد. اگر او از حالت اول برای اعمال حقانیت خود بر آن جامعه استفاده کند، بمباران بهترین راه برای او خواهد بود. استفاده از بمب باعث می شود که فاعل خشونت از دور دست بر اوضاع کنترل داشته باشد و سربازان حاکم را دسته دسته از میان بردارد و با ایجاد ارعاب برای سایر افراد جامعه، حقانیت خود را اعمال کند. ولی در حالت دوم خون کمتری ریخته می شود و پرستیژ بهتری از دشمن در نزد مردم وانمود می شود. در این حالت او از بمب های "مشمول نظام بیانی" استفاده می کند. یکی از آن دسته بمب ها، " پَک های رسانه ای" هستند که شامل تئوری ها، جذابیت ها و طبقه ی حامل می باشند. همه ی این اجزا در کنار هم مجموعه ای کارامد را تشکیل می دهند که کاری جز اِعمال خشونت انجام نمی دهد. تنها جزئی که رسانه را (حداقل برای من) موجه جلوه می دهد جذابیت های موجود در آن مجموعه استجذابیت تنها قسمت، نمایان رسانه ی قدرتمند است. این فاکتور حیاتی هم قابلیت تلقین تئوری ها را دارد و هم برای تبلیغ این تئوری ها، سرباز گیری می کند. پس به طور کلی می توان تصور کرد که آن چیزی که رسانه را می سازد ( در بیان عام) جذابیت های آن است و حقانیت از آن جذاب تر ها می شود. آنکس که جذاب تر باشد (به زعم من) قدرت بیشتری دارد. حق اِعمال قدرت با اوست مگر اینکه واقعا حقیقت مطلقی در میان باشد که در این صورت محقان مطلق اگر خود بر حقانیت صرف خود، باور داشته باشند که هیچ (چرا که قدرت مطلق را دردست خواهند داشت)، ولی اگر باور آنها بر حقیقت مطلق متزلزل باشد قدرت را در صدر نیاز های خود قرار می دهند و به قول خودشان در "منجلاب رسانه"(!) دست و پا خواهند زد! ..... پایان
اگر در همان جامعه اِعمال خشونت جزو اَعمال قبیح در روابط اجتماعی محسوب شود، اقدامات فیزیکی مربوطه به در مقابل جیره به افرادی از طبقات پایین تر محول می شود و در صورتی که سفارش دهنده خود حکومت باشد، طبقه ی درگیر را اصطلاحا طبقه ی حامل می توان نامید
خشونت در جامعه ای که عامه ی مردم صاحبان قدرت را محق بر جایگاه خود(صاحب قدرت) بدانند دیگر معنی نخواهد داشت و در نتیجه عامه ی مردم از خشونت برای اِعمال حقانیت حاکم خود بر علیه معدود دشمنان داخلی و یا خارجی استفاده می کنند
در این حالت دشمن دو راه بیشتر ندارد: یا رودرو بجنگد و یا سربازان حاکم را بفریبد. در هر دو صورت او باید از دور بر اوضاع کنترل داشته باشد. اگر او از حالت اول برای اعمال حقانیت خود بر آن جامعه استفاده کند، بمباران بهترین راه برای او خواهد بود. استفاده از بمب باعث می شود که فاعل خشونت از دور دست بر اوضاع کنترل داشته باشد و سربازان حاکم را دسته دسته از میان بردارد و با ایجاد ارعاب برای سایر افراد جامعه، حقانیت خود را اعمال کند. ولی در حالت دوم خون کمتری ریخته می شود و پرستیژ بهتری از دشمن در نزد مردم وانمود می شود. در این حالت او از بمب های "مشمول نظام بیانی" استفاده می کند. یکی از آن دسته بمب ها، " پَک های رسانه ای" هستند که شامل تئوری ها، جذابیت ها و طبقه ی حامل می باشند. همه ی این اجزا در کنار هم مجموعه ای کارامد را تشکیل می دهند که کاری جز اِعمال خشونت انجام نمی دهد. تنها جزئی که رسانه را (حداقل برای من) موجه جلوه می دهد جذابیت های موجود در آن مجموعه استجذابیت تنها قسمت، نمایان رسانه ی قدرتمند است. این فاکتور حیاتی هم قابلیت تلقین تئوری ها را دارد و هم برای تبلیغ این تئوری ها، سرباز گیری می کند. پس به طور کلی می توان تصور کرد که آن چیزی که رسانه را می سازد ( در بیان عام) جذابیت های آن است و حقانیت از آن جذاب تر ها می شود. آنکس که جذاب تر باشد (به زعم من) قدرت بیشتری دارد. حق اِعمال قدرت با اوست مگر اینکه واقعا حقیقت مطلقی در میان باشد که در این صورت محقان مطلق اگر خود بر حقانیت صرف خود، باور داشته باشند که هیچ (چرا که قدرت مطلق را دردست خواهند داشت)، ولی اگر باور آنها بر حقیقت مطلق متزلزل باشد قدرت را در صدر نیاز های خود قرار می دهند و به قول خودشان در "منجلاب رسانه"(!) دست و پا خواهند زد! ..... پایان
۳ نظر:
az noghte nazari aks yetaraf
ama matn be dard e safe akhar e 77 mikhore
hamoonai ke sobatesho kkardam bahaT
oon motif haro beresoon baradar
آقا ببخشید آتیش دارید
می خوام توپم و روشن کنم
اوه نه شوت کنم
آتیش داری یا نه؟
ارسال یک نظر