۱۳۸۵ آبان ۱۳, شنبه




















همیشه ( اگر همانطور باشد که یادم می آید) در جامعه ای زندگی می کردم که افراد پیرامونم (از خانواده تا تلویزیون) به شدت هر چه تمام تر " دیگران " را نقد میکردند به همین ترتیب شد که من هم فردی منتقد بار آمدم . در همین اثنا به دنبال آدمهایی میگشتم که آنها هم نقد میکردند تا زمانی که زبان انگلیسی دست و پا شکسته ای یاد گرفتم و دامنه ی آشنایی ام با این گونه افراد فراتر از مرز های وطن شد. ... نقطه
متنی که در ذیل قرار گرفته پیرامون جامعه ی امروز آمریکا است. بنده به جز در پاره ای از اظهار نظرات نویسنده در بسیاری از قسمتها ، خود با نویسنده مخالفم ولی احساس میکنم که بین جامعه ی من با جامعه ای که نویسنده تصویر کرده شباهت های بسیار زیادی وجود دارد . البته پیدا کردن مصداق های این شباهت را به مخاطب متن ذیل واگذار میکنم. به هر حال پیشاپیش از مخاطبین گرامی بابت اشتباهاتی از جانب بنده می باشد عذر خواهی می کنم. ... نقطه
متن زیر از سایت گت آندر گراند برداشت شده است و نویسنده ی آن ام رای می باشد ، در قسمت هایی از متن که احساس شده مخاطب ایرانی با نشانه های ایراد شده تناسخ ندارد توضیحاتی الصاق شده. ... نقطه
با تشکر


هنر به شیوه ی آمریکایی

در بحبوحه ی جنگ ویرانگر ایالات متحده بر علیه ویتنام، گروهای فعال سیاسی سعی بر اجرای عدالت و صلح داشتند. این فعالیت ها نه صرفا از طرف گروهای محلی گمنام بلکه از جانب "جان لنون " و " یوکو اونو " با چاپ جمله ی " جنگ به پایان میرسد، اگر تو بخواهی " بر بیلبورد های سراسر جهان و یا انتشار ترانه های اعتراض آمیز و تند از جانب " باب دیلان " و " جان بائز ".... نقطه
امروزه ظاهرا شاهد آن هستیم که زمانه عوض شده.{1}... نقطه
ستاره ی هنر عامه پسند، " بریتنی اسپیرز " در فیلم فارنهایت 9.11 مایکل مور، نظر خود را در رابطه با جنگ به افتضاح ترین شکل ممکن بیان میکند:" من فکر میکنم که ما باید به تصمیماتی رییس جمهور مان (بوش) میگیرد، کاملا اعتماد کنیم و تا جائیکه میتوانیم او را حمایت کنیم." در همین حین " توبی کیت " نیز در چرندیات جنگ طلبانه ی خود، "تواضع قرمز، سفید و آبی " که زمانی در صدر فروش آثار موسیقی کانتری قرار داشت در قسمتی از اشعار هوشمندانه خود اینگونه می گوید: " چکمه ی مان را بر ماتحت تو میگذاریم / این است راه و روش آمریکایی. " {2}... نقطه
اگر دولت (آمریکا) ماحصل تفکرات آمریکایی ها باشد و هنر نشان دهنده ی روح آنها، متاسفانه شاهد فرمانبرداری و میهن پرستی کورکورانه ی روح پژمرده ی آمریکا می باشیم. آیا بهتر نیست که هنرمندان حداقل در شرایط حاضر نسبت به اظهار نظرهای سیاسی خود احساس مسئولیت بیشتری داشته باشند؟.... علامت سوال
گروهی از هنرمندان نیویورک که اصطلاحا نویسندگان و هنرمندان معترض خوانده می شوند به بهترین وجه ممکن در اعلامیه ی خود که در زمان جنگ ویتنام به چاپ رسیده است به این موضوع اشاره کرده اند، این اعلامیه با نام " سکوت خود را بشکنید " در نشریه ی نیویورک تایمز در همان زمان منتشر شده است : ما هنرمندان ایلات متحده تفاوت های زیادی با هم داریم مخصوصا از لحاظ هنر و ایدئولوژی، ولی دغدغه ی مشترک ما بشریت است. " این گونه حساسیت ها معمولا قید زمانی خاصی ندارند ولی در زمان جنگ که علیرغم میل باطنی مردم به نقطه نظرات صادقانه، رسانه ها در این مورد شانه خالی می کنند، مردم در هنر به دنبال این خواسته می گردند. ... نقطه
البته در ابتدا به نظر می رسد که هنرمندان صرفا نسبت به خود و هنرشان مسئولیت دارند ولی باید پذیرفت که هنر فقط برای هنرمندان نیست.آن چنان که لئو تولستوی معتقد است مردم راجع به هنری بحث می کنند که مربوط به زندگی بشری باشد. هنرمند هیچگاه نباید هنرش را صرفا در راه تفسیرهای سیاسی به کار گیرد ولی باید بپذیرد که هنر او تفسیر وضعیت موجود است در نتیجه او باید در مورد زندگی بشری و مباحث سیاسی دیدگاهی کاملا مشخص داشته باشد. در حقیقت خلاقیت روشنگرانه و خلاقیت بدون عیب و نقص دارند. ... نقطه
اشعار " توبی کیت " با میلیون ها انسان سخن میگوید، بر تفکر آمریکایی شهروندان آمریکا نفوذ میکند و همچنین نظرات غیر آمریکایی ها را نسبت به آمریکایی ها شکل میدهد. تعابیر اشعار " توبی کیت " فقط بر شهرت و ثروت او نمی افزاید بلکه تصویر او را شکل می دهد. ... نقطه
در نظر اول می توان " توبی کیت " را ترانه سرایی فرض کرد که به مانند هر انسانی دارای حق " آزادی بیان " است ولی در جایگاه هنرمندی که نسبت به هنر و کشورش ( حداقل) مسئولیت دارد می توان گفت که آگاهانه یا نا آگاهانه سیاست " جنگ علیه ترور " را تایید میکند اتفاقی که حتی قبل از شروع ضبط موسیقی او افتاده است. اگر او حقیقتاً به این نتیجه رسیده باشد که در ورد حمله به عراق حق به جانب ایالات متحده بوده، بهترین راه برای بیان نقطه نظرات خود و حقانیت کشورش ، آفرینش نوع موسیقی " ضربه بر ماتحت " که همان "راه و روش آمریکایی " است، می باشد. که به نظر نمی رسد این پروسه آگاهانه طی شده باشد. ... نقطه
به همین ترتیب، واقعاً باید شک کرد که " بریتنی اسپیرز "حتی یک مقاله درباره ی جنگ عراق خوانده باشد. ناشر او احتمالا- همانطور که مدیران برنامه های تبلیغاتی بوش بهتر میدانند- بر نتیجه ی این پیام کاملا واقف است. کسی از " اسپیرز " انتظار ندارد که در مورد مسائلی جز عیش و نوش و عشق های تین ایجری اظهار نظر کند.
هیچ کس " اسپیرز " را به عنوان شخصیت عامه پسندِ مسئول حرکات خود، ملزم به پاسخ گویی ِ همه ی سوالات نمی داند. در بهترین حالت ممکن تصور کرد که اکثر دختران 14 ساله ای که به دیدن فیلم فارنهایت 9.11 رفته اند، اطلاعات چندانی از فیلم به خاطر نمی آورند به استثنا نقل قول " بریتنی اسپیرز " و این مساله باعث میشود که هزاران دختر نوجوان فکر کنند که مهمترین مساله اطاعت کورکورانه از دستورات قدرت حاکمه است، رییس جمهوری که " بریتنی اسپیرز " بیشتر نگران اوست تا رکورد فروش آثار خود. ... نقطه
اگر هنرمندان مایل به اظهار نظر سیاسی نیستند پس بهتر است به شدت از تداخل این گونه مسائل با حرفه ی شان دوری کنند، چراکه بارها شاهد بودیم مخاطبان برخی از هنرمندان بابت سوءتفاهماتی از این دست، اقدام به خود کشی کرده اند. ... نقطه
بعد از حادثه ی 11 سپتامبر " کی آر اس وان " در یکی از اشعار خود مساله ای را به این گونه بیان می کند : " مظلومیت انسان در مواجهه با سنت نژاد پرستانه، آنهم در خانه ای که از بیرون برای او چنین وضعیتی پیش آمده او را به یک تروریست ضد آمریکایی مبدل میکند ".و اکنون در قلمروی یکه تازی های آزادی بیان بین می شود که آزادی ممکن است نتیجه ی معکوس داشته باشد . وقتی گروه " دیکسی چیکس " {3} در اظهار نظرات خود شروع به انتقاد از سیاست های جنگ طلبانه ی کردند، پخش موسیقی آنها به یکباره از اکثر ایستگاه های رادیویی قطع شد و حتی یکی رادیویی مهمانی " چیکن تاس " برگزار کرد و این تخریب تا جایی ادامه یافت که دیگر مجالی برای فروش سی دی ها و بلیط های کنسرت های شان نبود. ... نقطه
به راستی فقط هنرمندان واقعی در آفرینش آثار هنری خود ریسک می کنند. آنها براستی خطرات سیاسی و اجتماعی را در جهت آفرینش هنری خود به کار می گیرند. اگر هنرمندی بخواهد بر مواضع هنری خود ایستادگی کند باید به خود اعتقاد قوی داشته باشد. در اینجا می توان به سخنان سخنران جایزه ی نوبل ادبی " هارولد پینتر " ارجاع داد : " جستجو برای کشف حقیقت هیچ گاه نه قطع می شود، نه به زمان دیگری موکول می شود و نه به تاخیر می افتد. این جستجو شکل گرفته و در همینجا حضور دارد، در همین لحظه ." ... نقطه
هنرمندان نباید اجازه دهند که ترس از بدنامی در رسانه های جمعی به واسطه ی بیان راسخ بر ایشان مستولی گردد و باعث تحقیر خلاقیت هنرمند شود. در عوض هنرمندان باید ریشه های یاغی گرایانه ی خود را در مقابل فشارهای کاخ سفید حفظ کنند، حال چه بر بوم و چه در آثار ضبطی خود.هنر تعبیر خلاقانه ی هنرمندان از جهان است، جایگاه نوع انسان و شایستگی روح او، هنرمندان باید انعطاف لازم را برای ایفای مسئولیت خود در مقابل مخاطبان و تعامل دو طرفه در جایگاه فعلی که شامل جنگ، سیاست و محدودیت آزادی بیان (برای بعضی ها) داشته باشند. ... نقطه
اظهار نظر در رابطه با جنگ عراق قابل پیش بینی است ولی موزیسین ها، شاعران، نویسندگان و همه ی هنرمندان باید با زمان حرکت کنند و عقاید هنرمندانه ی شان همزمان با خودشان باشد. ... نقطه
و زمان چیزی است که همیشه تغییر میکند. ... نقط
یک - قسمتی از شعر باب دیلان... نقطه
“We’ll put a boot in your ass / it’s the American way.” دو
سه - مهمانی چیکن تاس به نوعی جشن اطلاق می شود که شرکت کنندگان در آن مرغ زنده ی بی نوا را تا منتها الیه دیده شدن پرتاب می کنند.... نویسنده در این قسمت سعی در بازی لغتی داشته ... نقطه

۳ نظر:

ناشناس گفت...

dooste aziz fekr mikonam bayad begam keh dige gofte basham,
modate 5 sale keh site get Underground ro mishnasam mva bahash dar errtebatam ,az sale 2004 ham keh asaram ro dar oonja namayesh dadan hamishe dar jaryane karhashoon boodam. alan ham kheyli site ha hastan keh roohe Irani doostan azashoon khabar nadare... felan.
az tarjomehhayeee dasto pa shekasteh ye matalebe digaran chi nasibetoon mishe???? chera khodetoon ro beh jayee nemiresoonid keh maghze kalametoon too daste khodetoon bashe doostan? chera hamishe az donya aghabid?
tarjomehye matlabe yek sale 2 sale pish oonham ghalat gholoot!!! vvaaaay!!!! oonh am matlab haye maskhare.
3 sale pish hamehye shoma doostan ro davat kardam beh hamkari dar kolahstudio .ama hala jaleebe !!!! hameh doostan natanha hamkari nakardan ,balkeh dar hale hazer yeh lashgar mibinam az meymoon haye adam nama keh daran taghlid mikonan va hers daran. dar hali keh chizi too sineh va galoo nadaran. joz trip!!!! maghaleh dozdi va asmoon rissmoon bafi ,ay Tof beh Farhange kajo-mavaje in Keshvar va daneshjoohash va ahle honar hash konam.Onn yeki Shargh paraste in yeki Che guara baz . Akhe ahmagh ha bas nemikonid??? esme khodetoon ro mizarid farhangi???
manzooram to nisti babak jan .koli goftam.

ناشناس گفت...

ای پشمالو!
من برای تو آرزوی پشمهای بیشتری می کنم
تا بشوی ریش سفید محله

behrooztest گفت...

ما که نفهمیدیم این کارن خان رید به هیکل تو یا کس دیگه ای ، این همه کامنمت گذاشت تو مطلب تو ، آخرش هم گفت منظورم تو نیستی .
در هر صورت . عمو شاپور ما به شدت کنجکاویم که بدانیم بر کدامین قسمات این نبشته ، حضرت عجل موافق و بر کدام دگران مخالفند ؟ یالا بگو کجاهاش بر مزاج حضرت ساخته ؟ در پایان هم برای حسن خطام (بخوانید حسن به ضم ح نه به فتح ح و س که اوست پیر مردی بس خشمگین که حتی از بردن نامش بر آشوبد) می گم که به یارو گفتن با منظور (منظورم کارن نیست ها ، منظورم یه کی دیگس) جمله بساز ، گفت : منظورم زیاده یا تو
حالا کارن منظورت زیاده یا بابک ؟